نغمه تاریخ (7) | کاروان شهید

نغمه‌ی تاریخ» را مشاهده می‌کنید. برنامه‌ای که در آن قرار است، قطعاتی معرفی شود که سازندگان‌شان با ساخت آن، بخشی از تاریخی که در آن می‌زیسته‌اند را روایت کرده‌اند. این برنامه با رویکردی پژوهشی و تاریخی تولید شده و ذکر نام افراد و آثار هنری آن‌ها، صرفاً جهت رعایت امانت در روایت تاریخ است و لزوماً به معنی تأیید تمامی اندیشه‌ها یا زیست شخصی آن افراد نیست.

نخستین روزهای جنگ است. جامعه ملتهب و در بُهت. هر جوان، لاله‌ای شده خون‌برزمین ریخته. موسیقی به فریاد می‌آید. «محمدرضا لطفی» کاروان شهید را بر اساسِ شعری از «محمد ذکایی» می‌سازد و مهرماهِ سالِ 59 «شهرام ناظری» با همراهی نوازندگانِ گروه شیدا، آن را می‌خواند و زمستان همان سال در آلبوم چاووش ۸ منتشر می‌شود. (این تنها باری است که این اثر به طور رسمی به انتشار درمی‌آید.)

 

«کاروان شهید» در دستگاه همایون است، همان دستگاهی که غم و شکوه را توامان دارد و ریتمی که آهنگ‌ساز برای کار انتخاب می‌کند، حالتِ اندوه و شکوهِ موجود را افزایش می‌دهد. خواننده می‌خواند و زیرصدایش سازها با حالت باشکوهی این غم را حکایت می‌کند. این قطعه در کنار قطعه‌هایی چون شب نورد، ژاله خون شد، سپیده، رزم مشترک و میهن جزو اولین قطعات موسیقی است که در بعد از انقلاب منتشر می‌شود.

 

گروه تصمیم می‌گیرد این قطعه را همان زمان در کنسرت پارک ارم و برای خانواده شهدا اجرا کند، عبدالنقی افشارنیا در حالِ تک‌نوازی است و خواننده منتظر که خواندنش را شروع کند؛ اما ماموران امنیتی با اسلحه‌ی یوزی روی صحنه می‌آیند و از گروه می‌خواهند اجرای‌شان را متوقف کنند. به آنها گفته می‌شود: «سازهای‌تان را می‌شکنیم» و همین می‌شود که تمامی اعضای گروه تا رسیدن به ماشین‌های‌شان می‌دوند تا مبادا به آنها برسند و سازها‌ی شان را بشکنند. پس از این ماجرا، «کاروان شهید» دیگر هیچ زمانی اجرا نشد تا اینکه در سال 1387 و پس از بازگشت «محمدرضا لطفی» به ایران، این قطعه با گروهِ جدید لطفی و خوانندگی «علیرضا شاه‌محمدی» اجرا شد.
این البته تنها قطعه‌ای نیست که لطفی درباره‌ی آن سال‌‌های دفاع مقدس ساخته. خودش در گفت‌وگویی بیان کرده: «زماني كه جنگ پيش آمد، من هم مثل هر ايراني كه به وطنش ناجوانمردانه حمله كردند وظيفه‌ام بود كه كمك كنم و كمك من به عنوان يك موزيسين ساخت قطعاتي در اين زمينه بود.» و وقتی مصاحبه‌گر از او می‌پرسد کدام یک از آثارش در این زمینه را بیش‌تر دوست دارد، پاسخ داده: « همه را دوست دارم اما کاروان چیز دیگری بود» و بعد زیرِ لب زمزمه کرده: «می گذرد کاروان/ روی گل ارغوان/ قافله سالار آن/ سرو شهید جوان»

محمد ذکایی نیز درباره خاطره خود از چگونگی سرودن شعر و همکاری با محمد رضا لطفی چنین تعریف کرده است: «آقاي لطفي نوار آهنگي را در اختيارم قرار دادند تا روي ملودي آن ترانه‌اي بگويم. بارهاي بار آن نوار را گوش دادم و با خود زمزمه کردم تا به قول معروف شعر خودش بيايد. روزي از ميدان هفت تير مي‌گذشتم، جماعت بسياري را ديدم که شهيدان وطن را که در جنگ کشته شده بودند، تشييع مي‌کردند. احساس عجيبي دست داد و همان جا از خاطرم گذشت: «مي‌گذرد کاروان / روي گل ارغوان / قافله سالار آن / سرو شهيد جوان.» آن را روي تکه کاغذي نوشتم که شد سرآغاز ترانه کاروان شهيد و چند روز طول کشيد تا شعر را تمام کردم. پس از مرور و اصلاحات نهايي، آقاي لطفي اين شعر و آهنگ را خودشان براي تصويب به اداره راديو بردند که تصويب هم شد. پس از آن هم نوارش به بازار آمد.»

«شهرام ناظری» اما چندی قبل درباره‌ی این قطعه گفته که ملودیِ اصلی «کاروان شهید» بعد از شهادتِ یکی از دوستانش (سرگرد جواد محمودی) به ذهن‌ش خطور کرده و در همان زمان ملودی اصلی در ذهن او شکل می‌گیرد و سپس آن را به لطفی می‌دهد و او مقدمه‌ی شوشتری را روی آن می‌گذارد.

سرگرد محمودی، متولد سال ۱۳۲۲ در کرمانشاه بوده است و تابستانِ سالِ ۱۳۵۹ از اراک به خرمشهر منتقل شده و فرمانده پاسگاه پلیس راه خرمشهرـآبادان می‌شود. پاسگاهی که اولین هسته‌ی مقاومت ایران برابر عراق را شکل می‌دهد. سرگرد محمودی، دهم مهرماه در همین پاسگاه شهید و برای تشییع و خاکسپاری به کرمانشاه منتقل می‌شود و «شهرام ناظری» -پسرخاله همسرش- نیز در مراسم تشییعِ او شرکت می‌کند. ناظری در این باره گفته: «ما خیلی دوست بودیم. وقتی می‌خواستند از یک دوستیِ محکم حرف بزنند، ما را مثال می‌زدند. وقتی او را آوردند، همه جا پر گُل بود. صحنه را که دیدم، تحت‌تاثیر قرار گرفتم و ناخودآگاه شعری به ذهنم آمد. می‌گذرد کاروان، روی گل ارغوان، قافله‌سالارِ آن، سرو شهید جوان. اشک می‌ریختم و دنبال پیکر ایشان شعر را زمزمه می‌کردم. صحنه عجیبی بود.»

به گفته‌ی ناظری شعر را تا شمع جان نوشته است و ذکایی که تخلصش «هومن» است، این شعر را می‌سازد. این مساله اما با مخالفتِ «ارسلان کامکار» مواجه است و می‌گوید: «آهنگِ «کاروان شهید» کاملا متعلق به محمدرضا لطفی است.»

اما هر چه هست، «کاروان شهید» را می‌توان یکی از ماندگارترین قطعاتی دانست که تاریخ با آن روایت شده است.

 

https://www.musicema.com/Naghmeye-Tarikh-Karevan-Shahid